آنچه در ادامه میآید تحقیقی دانشجویی است که در ترم سوم دانشجویی ارائه کردم. با توجه به عنوان رشته (مدریت کسب و کار) سعی شده است در این تحقیق موضوع اقتصاد مطبوعات با نگاه بر مقوله بازاریابی و بازارشناسی بررسی شود.
مقدمه:
در کشور ما کالای فرهنگی در سبد خرید خانوادهها بازار پررونقی ندارد. این موضوع در خصوص مطبوعات پررنگتر است. عمدتا ما در ایران مطبوعات تاثیرگذار، قدیمی و باصرفه اقتصادی نداریم و عمر مطبوعات کوتاه است. تیراژ معمول دنیا یک میلیون نسخه است در حالی که این شمارگان در ایران یک آرمان است. متوسط تیراژ در کشور ما 20 هزار نسخه است. هرچند روزنامههایی مانند همشهری، ایران و جام جم تیراژ دو تا سه برابر این دارند. در سال 1386، 238 نشریه توانستهاند از هیئت نظارت بر مطبوعات مجوز بگیرند اما در همین سال از ادامه انتشار بازماندهاند. از این تعداد 201 عنوان به دلیل ماده 16 قانون مطبوعات (عدم انتشار) و 13 عنوان به دلایل محتوایی لغو پروانه شدهاند. یعنی تقریبا به همان میزانی که مجوز صادر میشود، مجوزهایی نیز لغو میشوند. در یک بررسی اجمالی به چند عامل مهم میرسیم که در دو گروه دولتی و صنفی جای میگیرند.
1. برخورد دستگاههای نظارتی
2. غیبت احزاب و بازی کردن مطبوعات در نقش آنها
3. ضعف قوانین
4. نبود اطلاعات کافی و سرشماری فرهنگی کشور
5. فقدان بنگاههای مطبوعاتی متعدد
6. کمبود جدی نیروی اسانی متناسب با رسالتها و انتظارات
7. نبود سازمانهای بالادستی و پایین دستی تولید
8. فقدان مقوله اقتصاد رسانه و مدیریت مطبوعاتی
در این تحقیق به اجمال بند هشتم را با نگاه بر مقوله بازاریابی و بازارشناسی در مطبوعات مطرح خواهیم کرد.
کلمات کلیدی: