سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ سهل پسر حنیف أنصارى پس از بازگشت از صفّین در کوفه مرد ، و امام او را از هرکس بیشتر دوست مى‏داشت فرمود : ] اگر کوهى مرا دوست بدارد در هم فرو ریزد [ و معنى آن این است که رنج بر او سخت شود و مصیبتها به سوى او شتاب گیرد . و چنین کار نکنند جز با پاکیزگان نیکوکار و گزیدگان اخیار . و این مانند فرموده اوست که : ] [نهج البلاغه]

یکی از مسائلی که کشور ما با آن مواجه است موضوع تورم است. این موضع در ابتدای هر سال نمود بیشتری پیدا می‌کند. خصوصا در سال جاری با توجه به شرایط موجود و نیز اعلام آمارهای جدید (براساس اعلام بانک مرکزی نرخ تورم در پایان سال 90 در مقایسه با پایان سال 89 با 9.4 درصد افزایش به 21.5 درصد رسیده است). در هر حال بحث تورم به بخشی از زندگی ما تبدیل شده است که همواره باعث نگرانی است. اما بسیاری از ما تا کنون مطالعه‌این در این خصوص انجام نداده‌ایم. در اولین ترم تحصیلی خود تحقیقی دانشجویی را با عنوان تورم را برای درس اصول علم اقتصاد ارائه کردم. در این جا خلاصه‌ای از آن را که در واقع گردآوری و دسته بندی مطالب از بین مقالات مختلف با این موضوع بود را ارائه می‌کنم.

تعریف تورم( Inflation): 

تعاریف مختلفی از تورم در تئوریهای مختلف و توسط صاحب نظرات اقتصادی ارائه شده است اما شاید ساده‌ترین تعریف این باشد که
 تورم عبارت است از افزایش دائم و بی رویه سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات که در نهایت به کاهش قدرت خرید و نابسامانی اقتصادی می‌شود.
براساس تعریف‌ فوق، هرنوع افزایشی درسطح  قیمت‌ها را نمی‌توان تورم دانست؛ افزایش قیمت‌ها باید « مداوم و مقاوم » باشد. برای نمونه اگر به علت خشکسالی در یک سال قیمت‌ها افزایش یابد، یا در اثر تغییرات فصلی قیمت تعدادی از کالاها و سطح عمومی قیمت‌ها افزایش یابد، چنین افزایشی « مداوم و مقاوم » نیست و به همین دلیل تورم تلقی نمی‌شود.
برای اندازه‌گیری میزان تورم از شاخصی به‌نام «شاخص نرخ تورم» استفاده می‌شود که نوسان‌های قیمت کالاها و خدمات را در یک سال خاص نسبت به سال پایه می‌سنجند این شاخص در ایران با عنوان «شاخص بهای کالا و خدمات» (cpi) معروف است که به‌طور ماهیانه توسط بانک مرکزی محاسبه و منتشر می‌شود.
انواع تورم و دلایل آن:

در نظریه هاى اقتصادى، تورم را به دو شیوه دسته بندی می‌کنند:
 الف : دسته بندی کلی :
1. تورم خزنده (آرام یا خفیف): به افزایش ملایم قیمت‌ها گفته می‌شود. در تورم خفیف, افزایش قیمت بین 1 تا 6 درصد، حداکثر 4 درصد یا بین 4 تا 8 درصد در سال ذکر شده است.
2. تورم شدید (تورم شتابان یا تازنده): در این نوع تورم آهنگ افزایش قیمت‌ها تند و سریع است. براى تورم شدید, 15 تا 25 درصد در سال را نوشته اند.
3. تورم بسیار شدید (تورم افسار گسیخته، فوق تورم و ابر تورم): این نوع تورم شدیدترین حالت تورم به شمار مى رود. معیار تورم بسیار شدید را 50 درصد در ماه یا دو برابر شدن قیمت‌ها در مدت شش ماه و ... بیان داشته اند.
ب : دسته بندی جزئی 
1. تورم پنهان:
 در آن قیمت ثابت ولی کیفیت کمتر می‌شود.
2. تورم خزنده:
 تورمی آرام و پیوسته است. معمولاً به علت افزایش تقاضا است. بعضی اقتصاددانان معتقند که محرکی برای افزایش درآمد است و بعضی دیگر معتقند که سبب کاهش قدرت خرید است (هر 25 سال 50%).
3. تورم رسمی:
به علت افزایش عرضه پول از سوی دولت.
4. تورم ساختاری:
 به علت افزایش قیمت‌ها به دلیل وجود تقاضای اضافی. در این نوع تورم دستمزدها به دلیل وجود فشار (کمبود) در برخی بخش‌ها افزایش می‌یابد.این نوع تورم در کشور‌های در حال پیشرفت زیاد است.
5. تورم سرکش:
افزایش سریع و بی حد و مرز قیمت ها. آثار تورم سرکش عبارتند از (1) کاهش ارزش پول، (2) گسستگی روابط اقتصادی، و (3) فرو پاشی نظام اقتصاد. این نوع تورم معمولاً پس از جنگها یا انقلاب‌ها رخ می‌دهد مثل افزایش قیمت 2500% در آلمان در سال 1923.
6. تورم شتابان:
 افزایش سریع و شدید نرخ تورم. مثلاً وقتی دولت سعی کند بیکاری را پایینتر از حد طبیعی  نگاه دارد، این اقدام باعث افزایش تورم می‌شود.
7. تورم مهار شده:
 تورمی است که به دلیل وجود شرایط تورمی در کشور ایجاد شده است و در مقابل از افزایش آن جلوگیر ی شده است. این شرایط معمولاً از فزونی تقاضای کل بر عرضه کل کالاها و خدمات پدید می‌آید که با فرض ثابت بودن دیگر شرایط به ازدیاد قیمت‌ها می‌انجامد.
8. تورم فشار سود:
تورمی که در آن تلاش سرمایه داران برای تصاحب سهم بزرگی از درآمد ملی منشأ تورم می‌گردد.
9. تورم فشار هزینه:
 تورمی که مستقل از تقاضا صرفاً  از افزایش هزینه‌های تولید ناشی می‌شود.
10.  تورم فشار تقاضا:
 تورم ناشی از فزونی تقاضای کل نسبت به کل جریان کالا و خدمات ایجاد شده در اقتصاد که همه عوامل تولید را با ظرفیت کامل بکار گرفته باشد.
11.  تورم اننقال تقاضا:
 نظریه‌ای عناصر تورم فشار تقاضا و فشار هزبنه را با هم ترکیب می‌کند و تغییر در ساخت تقاضای کل را دلیل تورم می‌شمارد. هر گاه اقتصاد دچار انعطاف ناپذیری‌های ساختاری باشد، گسترش برخی صنایع با افول برخی دیگر از صنایع همراه خواهد بود و عوامل تولید را به آسانی نمی توان به بخش‌های تولیدی انتقال داد. از این رو برای جذب وسایل تولید به سوی صنایع در حال گسترش باید قیمت‌های بالاتری پرداخت شود. در نتیجه کارگران بخش‌های افول یابنده خواستار دستمزدی برابر با کارگران دیگر بخش‌ها می‌شوند و ترکیب این عوامل به تورم می‌انجامد.
12.  تورم فشار قیمت:
 نوعی تورم فشار هزینه که در اثر تحمیل قیمتهای بسیار گزاف از سوی صاحبکاران اقتصادی با هدف دستیابی به سودهای کلان بدست می‌آید.
13.  تورم فشار دستمزد:
 نوعی تورم فشار هزینه که سرچشمه فرایند تورم را فشار اتحادیه کارگری بر بازار کار می‌داند.
پیامدها و آثار تورم :
الف : آثار اقتصادی تورم:
تورم از جمله پدیده‌هایی است که می‌تواند آثار و تبعاتی مثبت و منفی به دنبال داشته باشد و مهمترین اثر آن توزیعی است به نحوی که به نفع گروه‌های پردرآمد و به ضرر گروه‌های فقیر و کم‌درآمد و حقوق‌بگیر است.
آثار تورم بر اقتصاد را می‌توان به صورت زیر دسته بندی کرد:
 
1. آثار تورم بر تولید
تورم موجب کاهش سطح تولید و از این رو درآمد شرکت ها می گردد. زیرا تورم قدرت خرید واقعی بیش تر جمعیت را کاهش می‌دهد و از این رو سپرده گذاری و سرمایه گذاری کاهش می یابد.
همچنین مردم برای حفظ قدرت خرید خود اقدام به بورس بازی روی زمین، طلا و کالاها می کنند که خود گرایش به تولید را کاهش می دهد.

 2. آثار تورم بر توزیع درآمدها
تورم قدرت خرید افراد با درآمد ثابت را به افرادی که درآمدشان رشد بیش تری از نرخ تورم دارد انتقال می دهد. همچنین تورم موجب انتقال ثروت از بستانکاران به بدهکاران خواهد شد و از این رو به نابرابری های اقتصادی دامن می زند.
3. آثار تورم بر نرخ بهره
نرخ بهره بدون ریسک شامل نرخ بهره واقعی و صرف تورم است. صرف تورم بخشی از نرخ بهره است که در اثر تورم، نرخ بهره را افزایش می دهد. از این رو افزایش نرخ تورم باعث افزایش نرخ بهره بدون، ریسک و کاملاً افزایش هزینه سرمایه شرکت های بورسی می شود. بنابراین تورم از طریق هزینه سرمایه به شرکت ها منتقل می شود و موجب کاهش سودآوری شرکت ها می شود.
4. آثار تورم بر مصرف
در دوران تورم شدید خرید و فروش غیرمنطقی می شود. اولاً افراد جامعه بدون توجه به نیازهای خود و تنها برای نگه داشت قدرت خرید اقدام به خرید و مصرف می کنند. ثانیاً کالاها را به هر قیمتی خریداری می کنند. از این رو در شرایط تورمی، منابع محدود به طور بهینه تخصیص نمی یابد و خریدار مصرف کالاهای لوکس و تجملی افزایش می یابد. این مساله باعث افزایش قیمت مواد اولیه و همچنین محصولات شرکت ها می شود.

5. آثار تورم بر سرمایه گذاری شرکت ها
تورم موجب بی اعتباری برنامه ریزی و بودجه بندی بلندمدت شرکت ها می شود. زیرا هزینه ها و درآمدهای پیش بینی شده غالباً تفاوت فاحشی با عملکرد خواهند داشت. بنابراین شرکت ناتوان در برنامه ریزی و تعیین هدف خواهد شد و به روزمرگی دچار می شود.
6. اثرات تورم بر پس انداز:
تورم بر تمایل به پس انداز در جامعه اثر منفی می گذارد و موجب می شود که مردم حتی المقدور کوشش کنند که نقدینه ها و پس اندازهای خود را به ثروتهایی که مطمئن تر و باثبات تر به نظر می رسد تبدیل کنند. در حقیقت می‌توان گفت تورم با دلسرد نمودن پس انداز کنندگان و نیز ایجاد بی میلی در آنان برای سرمایه گذاری، از آهنگ رشد اقتصادی می کاهد.
7. تاثیر تورم از نظر گسترش تولید و سرمایه گذاری:
تورم می تواند موجب افزایش سرمایه گذاری و بالا بردن سطح تولید گردد. اولاً چون افزایش دستمزد دیرتر از افزایش قیمت است، هزینه تولید پایین مانده و سود کارفرما افزایش یافته و سرمایه گذاری افزایش می یابد. ثانیاً با افزایش تورم مصرف کنندگان مثل قبل کالاها و خدمات خریداری کنند (پس انداز اجباری) در نتیجه به دنبال تورم در توزیع درآمدهای پولی و اسمی انتقالی به نفع کارفرمایان و سرمایه گذاران و به زیان مصرف کنندگان به وجود می آید و مصرف کنندگان عملاً قسمتی از قدرت خرید خود را به سرمایه گذاران منتقل می کنند و در نتیجه سرمایه گذاری افزایش می یابد.

8. آثار تورم از نظر ایجاد ابهام و عدم اطمینان در تصمیم گیریهای اقتصادی:
  یکی از عوارض مهم تورم ایجاد حالت بلاتکلیفی و عدم امکان تصمیم گیری برای متصدیان امور اقتصادی است. به هنگام تورم انجام محاسبات مربوط به استهلاک عملاً غیر ممکن است. زیرا افزایش کم و بیش قیمتها مانع از آن است که بتوان قیمت خرید یک ماشین را در آینده پیش بینی کرد و بر مبنای آن به تامین "ذخیره استهلاکی" اقدام نمود.
9. انحراف امکانات تولید از فعالیتهای مطلوب به فعالیتهای نامطلوب:
تورم می تواند انحراف عوامل و منابع تولیدی از فعالیتهای اقتصادی مفید و مولد به سمت فعالیتهای غیر ضروری و غیر مفید و منشاء و محرک رواج مخا رج و مصارف خود نمایی و خریدهای ناشی از فخر فروشی و چشم و هم چشمی گردد.
 
8. آثار تورم بر بودجه دولت:
با افزایش تورم میزان هزینه های عمومی افزایش می یابد چون دولت نیز مانند سایر مصرف کنندگان ناچار است ملزومات خود را گرانتر از سابق خریداری نماید. در نتیجه دولت کرایه و دریافتی خود را بایستی افزایش دهد. در نتیجه بایستی با مالیات غیر مسقیم با انتشار اسکناس متوسل شد متوسل به مالیات غیر مستقیم باعث می شود که تحت کالاهایی که از خریداران دریافت می شود افزایش یابد و در نتیجه احتمال تشدید تورم را به دنبال داشته باشد و متوسل به انتشار اسکناس نیز موقتا مشکل را حل می کند ولی موج جدیدی از افزایش قیمت را همراه دارد و در نتیجه شدت تورم را به دنبال دارد.

9. آثار تورم به روابط بازرگانی خارجی
با افزایش تورم میزان صادرات کشور به خارج و میزان واردات از خارج افزایش می یابد و در نتیجه کسری تراز پرداخت ها را به همراه دارد. بنابراین می توان گفت که تورم می تواند هم آثار منفی و هم آثار مثبت در اقتصاد به جای گذارد. از یک طرف با انتقال قدرت خرید مصرف کنندگان به سرمایه گذاران باعث افزایش تولید و سرمایه گذاری شود و از سوی دیگر با ایجاد بی اطمینانی در جامعه و انحراف فعالیتهای مولد به سمت فعالیتهای غیر مولد و کاهش پس انداز و تشدید کسری تراز پر داخت ها می تواند آثار منفی در اقتصاد به جای بگذارد.

ب : آثار سیاسی و اجتماعی تورم
علاوه بر آثار اقتصادی، تورم بر ساختار اقتصاد و متغیرهای کلان اقتصادی تاثیرگذار است. تورم، در عصر حاضر، ابعاد اجتماعی و سیاسی گسترده‌ای پیدا کرده است. دلیل این مسئله، ارتباط تنگاتنگ تورم با زندگی افراد جامعه است. علاوه بر آن، ثبات سیاسی و اقتصادی یک کشور از طریق شاخص‌های متفاوتی سنجیده می‌شود که تورم از جمله آنهاست. شعار بسیاری از نامزدهای ریاست جمهوری در کشورهای در حال توسعه، کنترل و پایین آوردن روند رشد قیمت‌هاست. از این‌رو، تورم را می‌توان که یکی از پیچیده‌ترین، مهم‌ترین و حساس‌ترین مقولات اقتصادی و اجتماعی عصر حاضر دانست و بررسی و تحلیل آن، می‌تواند نقش بسزایی در تحلیل و تبیین مسائل اقتصادی داشته باشد.
نمی توان تورم را عامل تمام مشکلات یا حتی بخش مهمی از آنها دانست ولی صاحبنظران اقتصادی و اجتماعی غالباً تورم را به منزله شاخص کشمکش‌ها و اغتشاشات اجتماعی و شاخص اعلام خطر و ... قلمداد می‌کنند و معتقدند که:
ـ  کشور هایی که در آنها ثبات قیمت (عدم تورم) وجود داشته ثبات سیاسی و اجتماعی نیز وجود داشته است و بالعکس در کشورهایی که بحرانهای سیاسی و اجتماعی بوجود آمده تورم نیز کم کم دچار رشد صعودی شده است.
ـ در تورم زیاد درآمد به صورت ناعادلانه تقسیم می‌شود زیرا افرادی که در ابتدا سرمایه‌ی غیر نقدی زیاد دارند به مرور زمان با افزایش ارزش آن سرمایه توسط تورم به ثروت عظیمی دست می‌یابند و در عوض افرادی که در ابتدا سرمایه کمی دارند یا سرمایه آنان غیر نقدی است به مرور زمان با افزایش نرخ تورم بخشی از دارایی خود را از دست می‌دهند.
ـ تورم باعث تقلیل پس انداز می‌شود زیرا ارزش پول متغیر است و در نتیجه پس انداز ناامن است. البته این مشکل راه حلی نیز دارد که آن سرمایه گذاری در چیزی است که ارزش آن با تورم زیاد شود.
ـ تورم باعث افزایش قیمت کالا در تجارت بین المللی می‌شود که نتیجه آن کاهش میزان صادرات و افزایش واردات است.
ـ بر اساس بند قبل، افزایش تورم باعث کاهش ارزش پول می‌شود.
ـ تورم باعث عدم مصرف بهینه منابع می‌گردد و از این رو تمایل به سمت کالاها و خدمات گرانتر بیشتر می‌شود در صورتی که این کالا‌ها ضرورتاً مفیدترین کالا‌ها نیستند.
ـ در زمان تورمی مقدار زیادی از وقت، انرژی، منابع مالی مردم بجای بکار افتادن در مسیر مولد و مفید صرف فعالیت هایی می‌شود که هدف از انجام آن‌ها جلوگیری از کاهش ارزش دارایی‌ها و کسب منافع غیر عادی از طریق معاملات سوداگرانه است. 
ـ  تولید کنندگان که خریداران مواد اولیه هستند سرمایه گذاری نمی کنند ، لذا کارهای دلالی رواج پیدا می‌کند.

راه‌کارهای مبارزه با تورم:

به چه علت باید از بروز تورم جلوگیری کرد یا تورم موجود را مهارنمود؟ در پاسخ باید گفت که تورم سریع و مدت دار سبب به هم ریختگی بافت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه می‌شود و از کارکرد موثر و مفید نهادهای قانون‌گذارو سیاست‌گزار و همچنین مدیریت جامعه جلوگیری می‌نماید. همچنین سبب ایجاد بی‌عدالتی‌های اجتماعی و اقتصادی ناخواسته‌ی بسیار می‌گردد و در نهایت ثبات سیاسی و اقتصادی کشور را به مخاطره می‌اندازد.
برخی از این راه‌کارها به شرح زیر است:
1. سیاست‌های پولی و مالی:
 هدف این روش محدود کردن تقاضای کل است. این کار از طریق جمع آوری پول به شکل سرمایه‌های غیر نقدی صورت می‌گیرد (سیاست‌های انقباضی).
2. سیاست‌های درآمدی:
 با دخالت مستقیم در بازار و عوامل تولید کننده، تورم کنترل می‌شود.این روش کاربردی نیست زیرا در آن مناطق زیادی نیاز به اصلاح دارند.
3. کاهش مخارج عمومی دولت
واگذاری موسسات دولتی به بخش خصوصی، ادغام وزارتخانه ها و نهادهای موازی، جلوگیری از ریخت و پاش های دولتی می تواند حجم عظیمی از مخارج دولت را کاهش داده و در نتیجه تقاضای عمومی را تنزل دهد.

4. افزایش بهره وری و توسعه بخش خصوصی
برای افزایش بهره وری و در نتیجه کاهش قیمت تمام شده تولیدات باید مدیریت بخش تولیدی به بخش خصوصی واگذار شود تا با این کار از افزایش تورم جلوگیری شود.
5.  جلوگیری از کسری بودجه دولت
مهم ترین راهکار مهار تورم در کشور، جلوگیری از کسری بودجه دولت است. راه نجات ما این است که دولت در حد جیب خود مصرف کند و هزینه تولید را کاهش دهیم که در این حالت به سمت شکوفایی اقتصادی پیش خواهیم رفت.
6.  عدم وابستگی اقتصادی به فروش نفت
درآمدهای نفتی می تواند در جهت دهی اقتصاد ما نقش تعیین کننده داشته باشد. هنگامی که درآمدهای نفت کاهش می یابد دولت با کسری بودجه مواجه شده و از طریق افزایش بدون پشتوانه پول سعی در ترمیم بودجه می کند که منجر به تورم خواهد شد. بر عکس افزایش درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت منجر به افزایش ریال با پشتوانه ارزی می شود و اگر در مسیر تولید قرار نگیرد نیز اثرات تورمی خواهد داشت. وابستگی اقتصاد کشور به فروش نفت و دخالت عوامل مختلف در تعیین نرخ فروش آثار تورمی بر اقتصاد کشور بر جای می گذارد.

7.  دخالت دولت در متغیر نرخ سود یا بهره بانکی
اصل سود بری اصل شناخته شده اقتصادی بوده و برای گردش بهینه هر بنگاه اقتصادی ضروری است و دولت ها از آن به عنوان یک متغیر کارساز اقتصادی استفاده و با افزایش و کاهش آن، روند حرکت اقتصادی را کند یا تند می کنند.
رابطه بین تورم و فقر
با توجه به تعریف تورم مبتنی بر افزایش عمومی مداوم سطح قیمت‌ها، وجود همبستگی مثبت بین نرخ تورم و میزان فقر در جامعه قابل توجیه به نظر می‌رسد، اما نظرات گوناگونی نیز در این ارتباط ارائه شده است. بعضی از اقتصاددانان معتقدند که وجود یک تورم ملایم در سیستم اقتصادی باعث تاثیرات مثبتی بر اوضاع اقتصادی از طریق متغیرهای واسط می‌شود. در این دیدگاه اینگونه ادعا می‌شود که اولا، تورم برای قشرهای کم درآمد نوعی کمک محسوب می‌شود چرا که غالبا در ترازنامه اقشار کم درآمد، میزان بدهی‌ها از درآمد بالاتر بوده و بروز تورم باعث می‌شود که بازپرداخت این بدهی‌‌ها آسانتر صورت پذیرد. البته باید توجه داشت که این امر در هنگامی صحیح است که گروه‌های کم درآمد به منابع مالی گسترده‌ای دسترسی داشته باشند که بتوانند از آنجا استقراض کنند و بعد از طریق تورم، قدرت بازپرداخت ایشان افزایش یابد. بنابراین در نظام‌های تحریر شده اقتصادی، این گروه‌های کم درآمد به نظام‌های بانکی کشور دسترسی چندانی ندارند که در چنین حالتی توزیع ثروت از طریق تورم امکان‌پذیر نخواهد بود.
ثانیا، براساس مدل فیلیس رابطه معکوسی بین تورم و بیکاری فرض شده است، به‌طوری که سطوح بالای تورم، موجب کاهش بیکاری می‌گردد. با توجه به اینکه بیکاری یکی از مهمترین متغیرهای تاثیرگذار بر سطح و میزان فقر در جامعه می‌باشد، بالا رفتن نرخ تورم می‌تواند با واسطه کاهش نرخ بیکاری به بهبود وضعیت توزیع درآمد و کاهش فقر کمک کند. این مدل که برای کشورهای صنعتی و پیشرفته طراحی شده بود براساس شواهد تجربی رد شده است.
اما عمده‌ترین قضاوت‌ها در ارتباط بین تورم و فقر از نگرش بدبینانه پیروی می‌کند. در کشورهایی مانند ایران که دولت نقش مهمی در اقتصاد دارد تغییرات عمده حجم نقدینگی توسط دولت صورت می‌پذیرد، تورم نوعی پس از اجباری تلقی می‌شود، که به تملک دولت در می‌آید. در اصطلاح به این پس‌انداز مالیات تورمی اطلاق می‌شود. در واقع دولت با افزایش حجم نقدینگی و ایجاد تورم، از مردم نوعی مالیات به صورت افزایش قیمت می‌گیرد و نوعی جریان انتقال ثروت از سوی کسانی‌ که درآمدهای ثابت دارند به سوی کسانی که افزایش حجم نقدینگی به آنها تعلق می‌گیرد ایجاد می‌گردد، که این روند از طریق گسترش اعتبارات صورت می‌پذیرد و باعث تشدید معضلات اقتصادی و گسترش شکاف فقر در جامعه می‌گردد.
بحث مالیات تورمی و کسب درآمد توسط دولت از محل چاپ پول، که نخستین بار توسط فریدمن در سال 1953 طرح گردید به این دلیل مطرح می‌شود که دولت از حق قانونی خود برای انتشار اسکناس استفاده می‌نماید و کسری بودجه خود را با انتشار پول و افزایش پایه پولی تامین مالی می‌کند به این منبع درآمد «حق‌الضرب پول» یا مالیات تورمی می‌گویند در مورد رابطه تورم و فقر، یک نوع خاصی از آن قابل تصور است که البته آثار سیاسی و امنیتی آن منفی خواهد بود. بدین تعبیر که تورم خصلتی خود کنترل دارد.
این خصلت زمانی بروز می‌کند که اجازه بروز فقر گسترده و عمیق در اقتصاد کشور داده شود و هیچ‌گونه سیاستی از سوی دولت اعمال نگردد به این ترتیب فشارهای تقاضا از سوی قشر فقیر کاهش یافته و گروه ثروتمند جامعه نیز از طریق اشباع تقاضای مصرفی و کاهش شدید میل نهایی به مصرف (Mpc) به علت عدم وجود انگیزه‌های لازم برای سرمایه‌گذاری به انباشت سرمایه مبادرت ورزید و در نهایت تقاضا کاهش یافته و منجر به کاهش شدید تورم در سطح جامعه خواهد شد. البته از بعد امنیتی باید توجه داشت که در این صورت فقط نوعی انتقال تهدیدات امنیتی از حوزه تورم به حوزه فقر صورت خواهد گرفت و احتمال به تشدید بحران بر اثر تعمیق شکاف توزیع درآمد خواهد انجامید.

منابع:
1 ـ پایگاه اینترنتی موسسه مطالعات دین و اقتصاد (http://old.ires.ir)
2 ـ ویکی پدیا (دانشنامه آزاد) )http://fa.wikipedia.org(
3 ـ مقاله تورم (نویسنده: خانم عاطفه شکری)
4 ـ پایگاه اینترنتی آفتاب http://www.aftab.ir
5 ـ مقاله آشنایی با مفهوم تورم  تدوین‌کنندگان: مهسا شهسواریان، میثم شعبانی کارشناسان اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی
6 ـ مقاله بررسی و تحلیل علل و ماهیت تورم و عوام موثر بر نقدینگی و راهکارهای مقابله با تورم نویسنده: علی نیک طالع

 7 ـ مقاله عدالت و تورم  مندرج در روزنامه شرق به تاریخ دوشنبه 18 آبان 1388
8 ـ وبلاگ behnamrayaneh.blogfa.com
9 ـ بخش تحلیل اقتصادی سایت تابناک  http://www.tabnak.ir
10 ــ مقاله راهکارهای مقابله با تورم  مندرج در روزنامه خراسان نویسنده: سعیده ابوالحسن نژاد
11 ـ مقاله تورم چیست ؟ و بررسی علل آن نویسنده: علیرضا صالحی امین
12 ـ مقاله  تورم از دیدگاههای مختلف  نویسنده : احمد سیف گرد آوری توسط گروه اقتصاد سایت تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir/Economic.html


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط وحید مرسلی 91/1/27:: 10:27 صبح     |     () نظر